The Status of Faith, Heart and Reason in Pascal's Thinking

Document Type : Original Article

10.22034/iw.2020.249380.1453

Abstract

Pascal starts strictly speaking from experience. Pascal does not simply accept the authority of reason, and he says that if reason were the ultimate authority, rationality would certainly be sufficient in itself and there would be no need for revelation, but rationality has not yet found a universally accepted truth.
Pascal's logic is neither Aristotelian nor Cartesian, rather his logic is the "logic of the heart" in which the primordial human nature, that is, inner intuition, must be distinguished from reason.
Where "thought" is supplanted by "belief"? Can he be called a "philosopher of religion"?
Philosophers have generally identified Pascal as a rationalist, but this article proves that he is a "Fideist", and on this basis, the author examines the subject of religion and faith in the heart from Pascal's point of view.

Keywords


[1]. از جمله فیلسوف فرانسوی ژان لوک ماریون (Jean-Luc Marion, 1946-)، مؤلف کتاب خدای بدون هستی (God without Being)،  که در سال‌های اخیر دیدگاهش دربارة  فلسفه، خداشناخنی، تجربة دینی و خودِ انسانی بسیار مطرح است.

[1]. Blaise Pascal (1623- 1662)

[1]. Auvergne

[1]. Memorial

[1]. Deismus

[1]. Verstand/ understanding

 Herz/ heart [1]اکثر مترجمان معادل فارسی این واژه را «دل» آورده‌اند که در عرف هم مصطلح است ولی در این مقاله ثابت می‌شود که «دل» با فلسفة پاسکال سازگار نیست بلکه «قلب» معادل صحیح‌تر است.

[1] .Pascalische Wette

[1] Pascalisches Dreieck

[1] Satz von Pascal

[1] Lettre provinciale (Lettres provinciales, 1655- 57) این مجموعه نامه‌ها، علاوه بر تأثیر مذهبی که داشت، اثر مشهور ادبی نیز بود. نامه‌ها به گونه‌ای نوشته شده که گویی شخصی پاریسی به دوستان ایالت خود در موارد اخلاقی و الهیات مطالبی را نگاشته، که پس از مدتی در محافل مذهبی و آکادمیک پیرامون آن بحث خواهد شد ( نک.: دکارت، 1386: 606 پ).

[1] Humanisme

) [1] Hans Küng, (1928- متکلم سوئیس‌الاصل، کشیش کاتولیک و نویسنده. او از 1960 تا زمان بازنشستگی (1996) استاد الهیات در دانشگاه ابرهارد کارلس (Eberhard Karls) بود.

[1] پاسکال در روابط اولیه‌اش با پیروان آئین یانسن (Jansenism) نفی علم توسط آنان را نپذیرفت ولی نمی‌توانست این عقیده را تا آخر حفظ کند» (کونگ، 1389: 182). آنتون آرنو (Antonie Arnauld, 1612- 1694) معروف به آرنوی کبیر، فیلسوف و متأله فرانسوی، پیرو آئین یانسن و مدافع آن در مقابل یسوعیان بود.

[1] Blaise Pascal (1623- 1662). بلز پاسکال در 1623 در کلرمون فرانسه، جایی که امروزه نامش Clermont- Ferrand است و در قلب فرانسه قرار دارد، به دنیا آمد.

 Fideist [1]وFideismus از ریشة لاتینی fides، انگلیسی faith, belief و آلمانی Glaube به معنی ایمان است. دو شاخه‌ از این مکتب که «ایمان‌گرایی افراطی» (esterm fideism) و (radical fideism) است،

[1] Fragmente: Penseés, 1660.

[1] Les deux infinits: I'infiniment grand et I'infiniment petit.

[1] اندیشه‌ها (Pensées) یا تأملات پاسکال شاهکار ادبی و نقطه عطفی در نثر و ادبیات فرانسه به حساب می‌آید.

[1] البته به علت نگرانی از مخالفت کلیسا با کل این اثر، بخشی از یادداشت‌ها، که دربارة شک و شکاکیت بود، در چاپ اول انتشار نیافت. متن کامل این اثر در سال 1844 انتشار یافت.

[1] برای مطالعة بیشتر علاوه بر مقالة مروارید و مهدوی مهر  منابع مقاله؛ به مقالة «شرط‌بندی پاسکال و اِشکال خدایان» نگاشتة مشترک زادیوسفی و سعیدی‌مهر ارجاع داده می‌شود منابع مقاله.

[1] کانت می‌گوید حقیقت‌شمردن، یا اعتبار ذهنی حکم، در ارتباط با اعتقاد دارای سه مرحله است: عقیده‌داشتن، ایمان، و شناخت. او اصطلاح ایمان را از نظر عینی «اصطلاح فروتنانه» می‌بیند ولی از لحاظ ذهنی آن را «دالِّ بر اعتماد محکم» می‌فهمد. از نظر او کلمة «ایمان‌داشتن» فقط به راهنمایی‌ای که یک ایده به من می‌دهد, مربوط می‌شود و به نفوذ ذهنی بر پیشبرد اعمال عقلی‌ام ارتباط دارد که مرا در آن ایده حفظ می‌کند» در ادامة این مطلب او به ایمان تعلیمی و تفاوت آن با ایمان اخلاقی می‌پردازد (KrV, B 856).

[1] Godefridus de Sancto Victore متولد بین سال‌های 1125 تا 1130م است. دو اثر مهم او یکی چشمة فلسفه (Fons Philosophiae, 1176?) که در آن از متفکران ممتاز باستان و تعدادی از مشاهیر معاصر خود معرفی و بعضاً افکارشان را نقد می‌کند. عنوان اثر دوم عالم صغیر (Micrososmus, 1180) است.

[1] سنکا، لوکیوس آنئوس (Seneca، Lucius Annaeus) متولد 4ق.م- و متوفی 65م)، مربی اخلاق و تربیت امپراطور نیرون است (نک. فروغی، 1383: 77-75).

[1] veritas

[1] در اکثر منابع فارسی دربارة پاسکال، به اشتباه در مقابلِ عقل، به جای «قلب»، «دل» آورده‌ شده است. در صورتی که در متون فارسی دل جایگاه عواطف، احساسات، نفسانیات و قوای منفعله است. بر این اساس باید بگوییم مقصود پاسکال قلب است نه دل و نه قوة منفعله بلکه قوه‌ای در مقابل عقل و مترادف با قوة شهود (قلبی) است. در قرآن کریم هم «قلب» آمده است. مثل قلب سلیم, قلب متکبر, قلب مُنیب، هر که دشمن جبرئیل باشد، پس بداند که او قرآن را به فرمان خدا بر قلب تو فرود آورده... لیطمنَّ قلبی.

در زبان فارسی معادل واژة انگلیسی "heart"، و کلمات متعددی آمده است: دل، قلب، مغز، جان، روان، عاطفه. کلمة ترکیبی (heartache) به معنای درد دل، غم و غصه؛ یا (heartbeat) ضربان قلب، تپش قلب آمده است. معادل فارسی واژة آلمانی "das  Herz" و نیز Coeur"" فرانسوی هم قلب به کار رفته است و هم دل. ولی برای مشتقات آن مثلاً der Herzanfall (حملة قلبی)، der Herzfehler (نقص قلبی) یا به صورت صفت (herzliche) معنای قلبی، باطنی آمده است.

[1] Die Pyrrhoniker. Pyrrhonisme نیز مذهب منسوب به پیرون (Pyrrhon) است که او را پدر مذهب شک و شک‌گرایی نامیده‌اند. 

[1] البته در قطعة 434/131 اندیشه‌ها، پاسکال می‌نویسد هیچ کس نمی‌تواند مطمئن باشد که خواب است یا بیدار، زیرا به هنگام خواب به اندازة بیداری یقین داریم (که بیداریم). همان طور که اغلب در خواب می‌بینیم که خواب می‌بینیم.... امکان ندارد که این نیمة زندگی ما صرفاً یک خواب باشد.

[1] Nicht eingeordnete Papier

[1] Herr آقا، سرور

[1] unglücklich

[1] ein Dummkopf

[1]‌ Beständigkeit. از نظر پاسکال جاودانگی روح، بسیار مهم و حیاتی است و تأثیر عمیقی بر ما دارد. تمام اعمال و افکار ما حسب دیدگاه ما نسبت به سعادت ابدی تبیین می‌شود. تنها راه محتمل عمل بر مبنای خرد و منطق، این است که مقصود اصلی ما معطوف به سعادت ابدی باشد (Pascal, 1997: S.235).

[1] Vernunft, Gewohnheit, und Eingebung (Pascal, 1997: 808/245)

[1] علاوه بر پاسکال، که برای اولین بار در اثبات وجود خدا «دلیل عملگرایانه« (pragmatic argument) را مطرح کرد و این دلیل را بر پایة نتیجه‌های عملیِ باور استوار دانست، ویلیام جیمز (1910- 1842) روان‌شناس آمریکایی در مقالة تأثیرگذار «ارادة باورکردن» (The Will to Believe) که در سال 1897 انتشار یافت، نیز به تفصیل به بیان این دلیل پرداخته است (پامر، 1393: 555 به بعد).

[1] Commandemets

[1] آن معرفت خداوندی که مد نظر پاسکال است،‌ معرفتی است که در شخص مسیح به عنوان شفیع و منجی ظهور کرده و معرفتی است که پاسخ آگاهی مستقیم انسان نسبت به زبونی خویش است اما معرفتی صرفاً فلسفی نسبت به خداوند، نه متضمن معرفت احتیاج انسان برای نجات، و نه متضمن شناخت مسیح به عنوان منجی است. (کاپلستون، 4/ 204).

[1] Angeborene Sünde

[1] circulation of blood

[1] Autorität

[1] Einbildung

[1] Abhängigkeit, Verlangen nach Unabhängigkeit, Bedürfnisse (Pascal, 1997, 78-126).

[1] die Perspektive

[1] Francis Bacon (1561- 1616)

[1] Eitelkeit der Wissenschaften

[1] Pierre de Feramt (1607- 1665) ریاضیدان و حقوقدان فرانسوی. علاوه بر دکارت، فرمت نیز مؤسس هندسة تحلیلی به شمار می‌رود. او هم‌چنین در زمینة نظریة اعداد فعالیت کرده و در تدوین اصول محاسبة احتمالی نقش مؤثر داشته است. فرمت با ریاضیدانان زمان خود مانند دکارت و پاسکال مکاتبات و تبادل علمی داشته و تئوری «حدس» (Vermutung) او مشهور است.

[1] mathematical theory of probability

[1] پیش از دکارت، اگوستین قدیس این قضیه را برای اجتناب از شکاکیت، این‌طور مطرح کرده بود: «چون اشتباه می‌کنم، پس هستم» (si fallor, sum..) و بعد از دکارت، پاسکال پرسید: «باور دارم, پس آیا وجود دارم؟» (Credo ergo sum).

[1] Seligkeit

[1] Größe und Elend

[1] علاوه بر پاسکال، ژان‌ژاک روسو هم با احکام ظاهر عقل مخالفت دارد.

 [1] دکارت می‌گفت فلسفه باید از «من» یا کوگیتو شروع شود و بدین منظور فلسفه‌اش با مبحث «نفس» شروع می‌شود. او روش ریاضی (فکر، نفس) و هندسی (ماده، تن) را مبنای فلسفه قرار داد ولی تاریخ فلسفة جدید به جای جنگ میان ریاضیات و فلسفه، جنگ میان فیزیک و روان‌شناسی است.

[1] Euklid، Eucleídēs

[1] Pensées (thought) که پاسکال آن را به سال 1660 نوشت.

[1] Pyrrohoniker aus starrsinn

[1] Descartes unnütz und ungewiß

[1] theological wisdom

[1] پاسکال مخالف روش ریاضی نیست. تلاش او در کتاب دربارة روح هندسی بر این متمرکز است که خط بارزی میان علم ریاضی و فلسفه ترسیم کند و روح هندسی را در مقابل «روح ظریف» (esprit fin) قرار دهد (کاسیرر، 1372: 56).

[1] Henri Bergson (1859- 1941) فیلسوف فرانسوی در کنار فریدریش نیچه و ویلهلم دیلتای، از مهم‌ترین نمایندة فلسفة زندگی به حساب می‌آید.

[1] Victor Delbos (1862- 1916) فیلسوف فرانسوی، مورخ کاتولیک، بود.

[1] Jacques Chevalier (1882- 1962). فیلسوف و مترجم فرانسوی، و مولف کتاب Historie de la Pensee و Heri Bergson.

Cornelius Jansen (Jansenius), (1585- 1638) [1]. او در یک خانوادة کاتولیک در حومة جنوب هلند به دنیا آمد. متکلم اهل فلاندرز و اسقف ایپر (Ypren) از 1602 در دانشگاه لون (Löwen) کلام مسیحی خواند. مهم‌ترین اثر وی دربارة آکوستین قدیس است که برای اولین بار در سال 1640م در سه جلد انتشار یافت. عنوان کتاب: Augustinus, sive doctrina Sti. Augustini de humanae naturae sanitate, aegritudine, medicina adversus pelagianos et massilienses. 3 Bde. Löwen 1640. Nachdruck: Minerva, Frankfurt a. Main 1964.

[1] David Hume (1711- 1776).

(فرانسوا ماری آروئه، معروف به ولتر). Voltaire، François  marie Arouet (1694- 1778)

 [1] 52 "Lettres philosophiques ou letteres anglaises" (1734)

 

 

  • , G., Pascal, Gedanken, 1997.
  • KrV: Kant, Kritik der reinen Vernunft, 1983.
  • Kant, Imauel: Kritik der reinen Vernunft, (2. Aufl.), Werke in Zehn Bänden, Bd.4. Wissenschaftliche Buchgesellschaft Darmstadt, 1984.
  • Küng, Hans: Does God Exist? An Answer for Today, Taschenbuch, Wipf and Stock, 2006.
  • Lafuma، Louis: "Blaise Pascal", in; LThK=Lexikon für Theologie und Kirche, 10 Bde.
  • 8, Herausgegeben von Josef Höfer,und Karl Rahner, Herstellung: Freiburger Graphische Betriebe, 1986.
  • Loeffel, Hans: Blaise Pascal, Birkhäuser Verlag, Basel, Boston, 1987.
  • Pascal, Blaise: Gedanken über die Religion und eineig andere Themen, Jean- Robert Armogathe (Hrsg.), aus dem Französischen übersetzt von Ulrich Kunzmann, UB 1622, ReclamVerlag, Leipzig, 1997.
  • -----, -------: Pensées, ed. and trans. A. J. Krailsheimer, London and New York, Penguin Books, 1966.
  • ------, ------: Pensées. Trans. and edit.: G. B. Rawlings. Mount Vernon, N. Y.:
  • Peter Pauper Press1900.
  • -----, -------: Nicht eingeordnete Papier, Gedanken, 1997, S. 214-
  • Rescher, Nicholas: Pascal's Wager: A Study of Practical Reasoning in Philosophical Theology, Notre Dame, Ind., University of Notre Dame Press, 1985.