Quiddity of formation of arts and crafts among Hebrews

Document Type : Original Article

Authors

1 Art Study, faculty of advanced art study. art university of Tehran, Iran

2 Art study, faculty of advanced Art Studies, Art university of Tehran, Iran

Abstract

In traditional societies, there is no difference between artist and craftsman, and this difference is something today. Human activities in traditional society have been considered to be based on principles. For this reason, human activities became transformed and took on a sacred character. Jewish society was considered a traditional society before the modern era. Like other traditional societies, the focus of their lives has been on revelatory teachings (Torah and Talmud). Among them is the concept of arts and crafts. The aim of the present study is to examine how art and craft developed in the Jewish tradition. Research Questions: How did arts and crafts evolve in Hebrew society? What is the importance of arts and crafts in Judaism? What spiritual etiquettes do the crafts have? Leading research collects, compiles, and categorizes material by referring to relevant sources, especially traditional and Jewish sacred texts, and then draws inferences by analyzing, interpreting, and describing the collected findings.The purpose of this study is to investigate the development of art and craft among the Hebrews. The results show that crafts in Judaism have a divine and revelatory origin. Having a crafts is very important. arts and crafts have etiquette that one must follow.

Keywords


مقدمه

مفهوم صنعت و هنر از مفاهیمی است که هم در کتاب مقدس عبرانیان و هم در دیگر متون آنان مطرح شده است. یکی از آموزه‌های این متون سفارش به داشتن پیشه و مهارت می باشد. مسأله این پژوهش بررسی چیستی صنعت و چگونگی تکوین آن در دین یهود باتوجه ‌به متون اصلی و مقدس آنها (تورات و تلمود) می باشد. بدیهی است که بررسی متون عبرانی به عنوان یکی از ادیان آسمانی دارای اهمیت است. علاوه بر این، تاکنون این مسئله باتوجه‌به نصوص اصلی آنان مورد بررسی قرار نگرفته؛ ازاین‌رو پژوهش حاضر از جهت بررسی عمیق‌تر مفهوم صنعت در جوامع سنتی و دین یهود اهمیت دارد.جامعه یهود در قرون‌وسطی مانند دیگر جوامع سنتی، مبتنی بر آموزه‌های وحیانی (تورات و تلمود) بود. دریافت سنت و شکل‌گیری دین یهود از مکاشفه کوه سینا آغاز می‌شود. در این مکاشفه بود که موسی تورات را دریافت کرد. کلمه qabalah  از qibbel  آمده و به معنای دریافت کردن است همچنین به معنی خوش آمدن و پذیرفتن، مواجهه و حضور هم هست اما اینجا دلالت بر دریافت مستقیم از الهام الهی از سوی انسانی دارد که آماده پذیرش آنهاست (Schaya:2014,86) سنت هم از معانی کابالا[1]است (Epstein,2013:269). بعد از چهل روز و شب موسی ده فرمان را دریافت کرد. بعد از نزول ده فرمان بر سنگ نگاشته شده، تورات خیلی زود در تومارهای جدا نوشته شده و بعداً در یک کتاب کنار هم قرار گرفت. تورات (اسفار پنج گانه)، کتاب موسی بود. علاوه بر این پنج کتاب، کتاب مقدس عهد عتیق شامل کتب دیگری هم هست که روی‌هم‌رفته شامل بیست و چهار کتاب می‌شود. به باور یهودیان، هیچ چیزی دیگری نیست که به این بیست و چهار کتاب - تورات کتبی - اضافه شود. به باور یهود تلمود، تورات شفاهی و شرح تورات کتبی است .(Schaya, 2014:100,101)

این پژوهش با رویکرد سنت گرایی و رجوع به منابع اصلی و مقدس یهودی، به روش توصیفی ،تحلیلی و تفسیری، در صدد پاسخ‌گویی به سؤالات زیر می باشد: صناعات در جامعه عبرانی چگونه تکوین یافته؟‌  چه اهمیتی در دین یهود دارند؟،  آداب معنوی آنها چیست؟ اهداف پژوهش حاضر به شرح زیر است: تبیین چگونگی تکوین صناعات از منظر نصوص دین یهود، تبیین اهمیت صناعت از منظر نصوص مقدس و مشخص کردن آداب معنوی صنایع است. بدین منظور ابتدا کتاب مقدس و متون فقهی و تفسیری یهود بررسی و سرآغاز کار و پیشه مشخص می­شود، سپس مفهوم صنعت و هنر در زبان عبری، اصناف در جامعه عبرانی و اهمیت کار و پیشه با توجه به این متون مطرح  و در نهایت تحلیل و نتیجه گیری می­شود.

رویکرد پژوهش  

محوری‌ترین مفهوم در اندیشه سنت گرایان، مفهوم سنت است. به باور آنان در دوران پیش از مدرن، انسانها در جهان مخلوق سنت زندگی می‌کردند(Nasr,2019:60) . سنت شامل اصولیست که سرشت وحیانی و الهی دارند و بر بشر و در واقع بر کل قلمرو کیهانی وحی و الهام شده‌اند و از طریق شخصیت‌های گوناگون مانند پیامبران و انبیاء نمود یافته‌اند. سنت در معنای کلی‌تر، شامل اصولیست که انسان را مطیع آسمان و دین می‌کند(Ibid,62) لازمه‌ وجود سنت کامل، چهار چیز است:

"یکی منبع وحی، یکی جریان تأثیر یا فیض که از آن سرچشمه می‌گیرد و بی‌وقفه از طریق مجراها و بسترهای متنوع منتقل می‌شود، یک راه تحقق که وقتی صادقانه و باایمان کامل دنبال شود، فاعل انسانی را به مقام‌های پی‌درپی راه می‌برد که در آن مقام‌ها وی قادر است حقایق را که وحی ابلاغ می‌کند فعلیت بخشد، سرانجام تجسم صوری سنت در تعالیم، هنرها و علوم و دیگر عناصر که همه با هم در تعیین خصوصیات یک تمدن بهنجار دخیل‌اند" (Oldmeadow,2009:156). همان‌طور که اشاره شد هنر یکی از راه‌های تجسم صوری سنت می باشد. سنت‌ها تنها از طریق هنر می‌تواند محیط و شرایطی را فراهم کند که در آن حقایق به همه‌جا منتشر شود. به همین دلیل سنت‌ها پیش از آن که نظام‌های الهیاتی و فلسفی خود را تکامل بخشند، هنر مقدس را خلق و صورت‌بندی می‌کنند(Nasr,2019:215).

به‌ نظر سنت‌گرایان، هنرمند سنتی چیزی تولید می‌کند که به کار گرفته شود، نه این که صرفاً التذاذ ایجاد کند(K.Coomaraswamy,2019:46)؛ بنابراین تفاوتی بین هنرهای زیبا و کاربردی وجود ندارد(Ibid,49). ازاین‌رو تفاوتی بین هنرمند و صنعتگر هم وجود ندارد. در نظر قدما مفهوم هنرور بدون تفاوت به  پیشه‌ور و هنرمند هر دو اطلاق می‌شده و منظور معنای کنونی آن نبوده، بلکه هنرور چیزی بیش از هنرمند و پیشه‌ور کنونی در خود داشته؛ زیرا ریشه و منشأ فعالیت‌های او به مبانی عمیق مربوط می‌شد. در تمدن‌های سنتی فعالیت بشری به هر صورت که باشد همواره امری منبعث از اصول الهی شمرده می‌شد که  به خصوص درباره علوم و هنرها نیز صدق می‌کند. شاید بتوان گفت که فعالیت بشری به دلیل این پیوند نزدیک با مبانی الهی، فعالیتی استحاله یافته و جزء سازنده سنت است و برای کسی که آن را انجام می‌دهد، وسیله مشارکت در سنت به شمار می‌رود. به‌عبارت‌دیگر چنین فعالیتی خصلتی دقیقاً مقدس دارد و صورت مناسک به خود می‌گیرد. به همین جهت هم گفته‌اند که هر شغلی در چنین تمدنی یک وظیفه روحانی تلقی می شود. در تمدن‌های سنتی عادی‌ترین اعمال زندگانی همواره امر مذهبی در خود دارد. به این دلیل است که در تمدن‌های مذکور دین در همه شئون زندگی انسان نفوذ دارد. به‌هیچ‌وجه امر محدود و کاملاً محصوری نیست که جای جداگانه‌ای داشته باشد، و روی باقی امور زندگی فرد تأثیری نداشته باشد، مخصوصاً حیات اجتماعی به معنی اخص کلمه، در قلمرو آن واقع است به قسمی که در چنین شرایطی هیچ‌چیز غیر مقدسی نمی‌تواند وجود داشته باشد(Guenon,1982:63-65).

در نظر گذشتگان، گرچه اشتغالِ هنر، ساختن است ولی مسئولیت هنر، تنها به تولید منحصر نمی‌شود، بلکه هنر رسالت تعلیم انسان‌ها را در بالاترین حد به عهده دارد. انسانی که خود را وقف کار و پیشه ای می‌کند به تعالی می رسد، کسی که دعا و نیایش پروردگارش در انجام بهینه کارش متجلی می‌شود، خویشتن را به کمال می‌رساند(K.Coomaraswamy,2013:48). همچنین، هرکس باید کار یا وظیفه‌ای را که از روی طبع برای آن ساخته شده و با استعداد‌های معینی که طبع او متضمن آن است، انجام دهد، در غیر این صورت اختلال وخیمی به وجود می‌آید و این بی‌نظمی در سراسر سازمان اجتماعی که او در آن عضویت دارد، اثر خواهد گذاشت؛ بنابراین در جامعه سنتی استعداد افراد نوع فعالیت آنها را مشخص می‌کند. ازاین‌رو فرد باید شایستگی انجام کار یا پیشه را داشته باشد و این اساس رازآموزی در پیشه‌ها را نشان می‌دهد(Guenon,1982:68).

پیشینه و ادبیات تحقیق

تاکنون پژوهشی در زمینه هنر یهود و باتوجه‌به متون مقدس و اصلی آنها صورت نگرفته است. سنت گرایان در آثار خود به طور پراکنده به عرفان یهود اشاره کرده اند اما بحث مستقل و منسجمی درباره مفهوم صنعت و پیشه در میان عبرانیان را مطرح نکرده اند. درباره کار و اهمیت آن در دین یهود مقالاتی نگاشته شده است: پرچم و بوجاری در مقاله" بررسی تطبیقی ارزش و جایگاه کار در اسلام و یهود")1391( اهمیت کار، جایگاه تجارت و کسب روزی حلال را در دین یهود موردتوجه قرار داده اند. فرنوشی، 1391 مقاله "کار ارزشمند به درگاه پروردگار از دیدگاه یهودیت"در http://www.iranjewish.com/essay/Essay_41_kar_arzesh.htm  منتشر کرده است.  در بحث اخلاق کار هم پژوهش­هایی به زبان انگلیسی صورت‌گرفته است: فریدمن[2] در مقالات متعددی با عناوین "تاثیر آموزهای یهودی در تجارت و بازاریابی"، "اخلاق در تجارت با توجه به تلمود"، "تلمود به عنوان راهنمای تجارت و کسب و کار"، "رویکرد تلمود به پیشه ایده آل" و" فعالیت های تجاری باستان: چشم اندازی از دوران تلمودی" به قوانینی می پردازد که در تلمود برای فروشنده و خریدار آمده است. همچنین قوانین کارگر و کارفرما را مورد بررسی قرار می‌دهد. او قوانین تلمود را به‌عنوان راهنمایی برای تجارت معرفی می‌کند و خاطرنشان می‌سازد که در دین یهود بسیار بر ثروت تاکید شده است. نویسنده سعی کرده همه ابعاد بحث اخلاق کسب‌وکار و تجارت در تلمود را در آثارش موردتوجه قرار دهد، اما از چند نکته غافل بوده: یکی از مسائل مهم در متون  بحث شایستگی است. اینکه فرد باید شغلی را برگزیند که متناسب با شرایط روحی و جسمی اوست و نکته دیگر توکل بر خدا و نیت خالص در انجام کار است.

ویشنیتزر[3] در مقالة تحت عنوان" یادداشتی به تاریخ اصناف یهودی "(1950) شکل‌گیری و قوانین اصناف را در فلسطین باستان، در ایران دوره ساسانی، دوره بیزانس، جنوب اروپا و اسپانیا تا قرون‌وسطی به‌اختصار مورد تحلیل قرار می­دهد و آن را به‌صورت گسترده در یک کتاب منتشر می­کند. مندلسون[4] در مقاله­ای تحت عنوان "اصناف در فلسطین باستان"به اصناف در فلسطین باستان پرداخته و برخی قوانین اصناف را مطرح کرده است. هیچ یک از مقالات مورد اشاره، به مفهوم صنعت، پیشه‌ها در کتاب مقدس و خاستگاه و چگونگی تکوین آنها و ریشة الهی آنها نپرداخته­اند.

سرآغاز کار و پیشه در کتاب مقدس  

در کتاب آفرینش، خداوند اولین صانع است که در شش روز جهان را آفرید و در روز هفتم استراحت کرد و به کار  خود نگریست و آن را نیکو یافت(Genesis1:1-31,2:1-3). در قسمت‌های متعددی از کتاب مقدس، متون تلمودی و ادبیات میدارشی[5] از خداوند به‌عنوان صنعتگر یاد شده است. او همچنین انسان را به‌صورت خود آفرید تا بر ماهیان دریا و پرندگان آسمان و بهایم و بر تمامی زمین و حشرات که بر زمین می‌خزند، حکومت کند(Genesis 1:26). در تفسیر این آیه آمده است که این امر نشانه گرایش انسان به خرد و فعالیت‌های ماهرانه است(Ramban:1:26:1). بعد از خلق آدم و حوا خداوند آنان را در بهشت قرارداد. آنها فریب مار را خوردند و از میوه ممنوعه بهره­مند شدند. برای هریک از آنها تنبیهی مشخص شد. خداوند خطاب به انسان گفت: "زمین به سبب تو نفرینی باشد! تمامی روزهای زندگی خویش، با رنج از آن روزی به کف خواهی آورد و علف صحرا خواهی خورد، تا آنگاه که به زمین بازگردی، چرا که از آن بر کشیده شدی، چون تو خاک هستی، و به خاک بازخواهی گشت"(Genesis3:9-19). پس خداوند آنها را از باغ عدن بیرون کرد تا بر روی زمین  کار کنند(Genesis3: 23).  آدم کشاورز بود پیشه افراد دیگری از نسل آدم در کتاب مقدس آمده است. برای مثال، پیشه هابیل دامداری و پیشه قابیل کشاورزی بوده است(Genesis4:2). قابیل بعد از کشتن هابیل، شروع به ساخت شهرها و بناها کرد و نام اولین شهر را هم خنوخ[6] نهاد(Genesis4:17). از نسل او یابال[7]، یوبال[8] به دنیا آمدند که به ترتیب صاحبان خیمه و مواشی و آغازگر موسیقی بودند(Genesis4:21). توبال‌کین هم از نسل اوست. او در کتاب مقدس به‌عنوان نیای مسگران و آهنگران معرفی شده است(Genesis4:22).

حکمت و صناعت

در کتاب مقدس حکمت و مهارت انسان‌ها از خداست، خداوند منبع حکمت حقیقی است(Proverbs2:6). خردمندی یوسف(Genesis41:38,39)، حکمت یوشع(Deuteronomy34:9) و سلیمان(2chro 1:10-12) موهبتی الهی است. روایاتی که در آن می‌توان ارتباط حکمت و هنر را مورد بررسی قرارداد، برپایی خیمه و معبد مقدس است. برپایی خیمه مقدس، بعد از خروج از مصر به رهبری موسی و رهایی از بردگی مصریان به وقوع پیوست؛ بنابراین جامعه یهودی در این زمان شکل‌گرفته است. جامعه‌ای که در جریان مکاشفه کوه سینا سنت (تورات و تلمود و ...) را دریافت کرد و پذیرفت که بر اساس آن زندگی کند. همزمان به موسی دستور برپایی خیمه و وسایل آن را می‌دهد. نمادهای هنر یهود در این مکاشفه پایه‌ریزی می‌شود. دستور ساخت وسایل خیمه در بندهای 25 تا 28 سفر[9] خروج در کتاب مقدس به‌تفصیل بیان شده است. آنچه در ساخت معبد و خیمه مقدس مورد تأکید قرار گرفته، این است که این دو بنا باید بر اساس الگویی که به موسی و سلیمان داده شده است، ساخته شوند(Exodus25: 9)، (1chro 28:11-19). در کتاب خروج، بصلئیل[10] و اهولیاب[11] از سوی خدا برای ساخت وسایل خیمه منصوب شدند:

" آگاه باش که بصلئیل بن اوری بن حور را از سبط یهودا به نام خوانده‌ام، او را به روح خدا پر ساخته‌ام و به حکمت، فهم و معرفت و هر هنری برای اختراع مخترعات تا در طلا و نقره و برنج کار کند و برای تراشیدن سنگ و ترصیع آن و درودگری چوب تا در هر صنعتی اشتغال نماید، و اینکه  اهولیاب بن اخیسامک را از سبط دان انباز او ساختم و در دل همه دانادلان  حکمت بخشیدم تا آنچه را که به تو امر فرموده بسازند"(Exodus31: 1-6).

در بند 35 نام بصلئیل برای انجام کار بر روی فلز و سنگ و اهولیاب برای نساجی و نقاشی آمده است :" موسی بنی‌اسرائیل را گفت: آگاه باشید که خداوند بصلئیل بن اوری بن حور را از سبط یهودا به نام دعوت کرده و او را به روح خدا از حکمت و فطانت و علم و هر هنری پر ساخته است و برای اختراع مخترعات و برای کارکردن در طلا، نقره و برنج و برای تراشیدن و مرصع ساختن سنگ‌ها و برای درودگری چوب تا هر صنعت هنری را بکند و در دل او تعلیم دادن را القا نمود و همچنین اهولیاب بن اخیسامک را از سبط دان و ایشان را به حکمت دلی پر ساخت برای هر عمل نقاش و نساجی ماهر و طراز در لاجورد و ارغوان و قرمز و کتان نازک و هر کار نساج تا صانع هر صنعتی و مخترع مخترعات باشد(Exodus35: 30-35).

در توصیف بصلئیل در متون یهود آمده است که او علم و دانش و معرفت داشت، یعنی آن‌دانشی که خدا با آن جهان را خلق کرد. ربی یاناتان معتقد است که بصلئیل به‌خاطر حکمتش انتخاب شد. زمانی که خدا به موسی گفت خیمه، تابوت و وسایل را بسازد، موسی نزد بصلئیل رفت و نظم آنها را برعکس گفت، اما او نظم درست آنها را می‌دانست. موسی گفت شاید تو در سایه خدایی. تو دقیق می‌دانی که او چه گفته است، تو فرمان خدا را درک کرده‌ای گویی که آنجا بوده‌ای. به‌علاوه بصلئیل می‌دانست که چطور حروف را به هم متصل کند طوری که با آن آسمان و زمین خلق شدند. او صاحب خرد و فهم و حکمت بود. همان چیزهایی که خدا با آن جهان را خلق کرد((BERAKHOT55a:12,13.

علاوه بر این، سلیمان که معبد مقدس را ساخت در کتاب مقدس صاحب حکمت و دانایی توصیف شده است(1kings 3:12). او برای ساخت معبد از پادشاه صور[12] خواست تا صنعتگری ماهر را نزد او بفرستد که در کار طلا و نقره و برنج و آهن و ارغوان ماهر و در صنعت نقاشی دانا باشد تا در ساخت معبد مقدس به او کمک کند. پادشاه صور حورام[13] را فرستاد. او در کتاب مقدس فردی صاحب مهارت توصیف شده است(2chro2: 13). همچنین در دیگر متون عبرانی آمده است که حورام از همان حکمتی برخوردار بود که بصلئیل داشت و با آن خیمه مقدس را برپا کرد(Midrash Tanchuma,Vayakhel5:2). بنابراین هنر و صناعت در کتاب مقدس همواره دارای ریشه ای الهی و وحیانی بوده و هنرمندان افرادی برگزیده و صاحب حکمت الهی معرفی شده اند.

مفهوم صنعت در سنت عبرانی

برای هنر و هنرمند و کار هنری کلمات متعددی در متون یهودی به‌کاررفته است. کلمه­ای که در دایرةالمعارف یهود مطرح شده horrash  ، به معنی بریدن است. این کلمه برای هر کاری با مواد سخت مانند کار با سنگ، چوب و فلز به کار می‎رود. به معنی فرد بامهارت و استادکار نیز هست. معمولاً با نام ماده مورداستفاده به کار می‌رود برای مثال horrash ebem  به معنی کارگر سنگ  یا فرد ماهر در سنگ و harash ez به معنی کارگر چوب و یا فرد صاحب مهارت در چوب است . Ḧoresh neḦoshet به معنی فرد ماهر در برنز وHarash barzel  به معنی فرد ماهر در آهن است (2chro2:13). از همین ریشه کلمه Haroshet  به معنی کارگر ماهر  می باشد. در ادبیات سنتی یهود کلمات ummanut  و Umman هم برای صنعتگر و کاردستی به‌کاررفته است . (Jastrow and Levias, 1906:152) ریشه این کلمه א - מ - ן است. کلمات אֵמוּן (emun) به معنی ایمان، اعتقاد و درستی، אָמִין (amin) به معنی قابل‌اعتماد و معتبر، לְהֵיאָמֵן (lehe’amen) به معنی وفادار، לְאַמֵּן Le’amen به معنی آموزش‌دادن، מְאַמֵּן  me’amen به معنی مربی و استاد، ְהִתְאַמֵּן   lehit’amen  به معنی تمرین‌کردن از همین ریشه‌اند(Hebrew Conjugation tables: https://www.pealim.com/search/?q=%D7%90%D7%9E%D7%9F). 

اصناف در جامعه عبرانی

پیش وند ben  به معنی پسر یا عضو مشخص‌کننده حرفه شخص بود. برای مثال، Hanania ben Harakkahim  از انجمن عطر فروشان بود و zazarfim and Malkian ben Zorfim   از خانواده زرگران بودند. Mishpaha  یا خانواده وقتی درباره صنایع به کار می‌رفت به معنای صنعت یا مهارت خاصی بود؛ بنابراین در منابع کتاب مقدس یهود Mishpahot  به اصناف بافندگان و کاتبان دلالت دارد و این با مفهوم خانواده به‌عنوان هسته اصلی صنف دلالت دارد؛ برای مثال، در کتاب مقدس خانوادة آشبه آ Ashbea (1 chro4:21) نشان‌دهنده خانواده‌ای بود که شغل بافندگی داشت. رئیس صنف پدر یا اَب نامیده می‌شد. در کتاب تواریخ اول 4:  14  به یوآب اشاره شده که به معنی پدر یا رئیس دَرّه[14] صنعتگران(جیحراشیم) است(MARK WISCHNITZER,1950:246). مندلسون در مقاله اصناف در فلسطین باستان بر این باور است که اینجا کلمه بن به معنای فرزند نیست بلکه به معنای عضویت میباشد و خانواده هم به رابطه خونی دلالت نمی‌کند بلکه به معنی سازمان یا صنف است .(MENDELSON,1940:17,18)

اصناف یهودیان باستان مانند بابلیان در خیابان‌ها، شهرها، زمین‌ها و دره‌ها تقسیم می‌شدند. در اورشلیم خیابان نانوایان، سفالگران، رنگرزان، زرگران، دباغان، پنیر سازان، نجاران  و... وجود داشته است. برخی از اصناف کنیسه یا گورستان خاص خود را داشتند. در لیدا[15]، سیپوریس[16] و تیبریاس[17] کنیسه‌های بافندگان وجود داشت(MARKWISCHNITZER,1950:247). در کنیسه بزرگ اسکندریه اعضای صنایع‌دستی مختلف به هم نمی‌آمیختند. طلافروشان با طلافروشان، نقره فروشان با نقره فروشان، آهنگران با آهنگران، مسگران با مسگران و بافندگان با بافندگان می‌نشینند. وقتی که غربیه‌ای وارد شهر می‌شد می‌دانست به کدام قسمت شهر برود تا کارش را انجام دهد .(SUKKAH51B:7)

زمانی که هنرمند در خیابان‌ها راه می‌رفت و یا به روستای مجاور می‌رفت، با نشان‌هایی که بر روی لباسش بود شناخته می‌شد. خیاط یک سوزن بر لباسش داشت، پشم زن یک نخ پشمی، رنگرز نخ‌های رنگی و نجار ابزار اندازه‌گیری با خود داشت. کاتبان نیز با مداد شناخته می‌شدند. آنها به کارشان مباهات می‌کردند و با افتخار به نشان‌هایی که داشتند راه می‌رفتند(247 MARKWISCHNITZER,1950). در دوره سلطنت دوم اصناف سازمان‌های قدرتمندی بودند و به‌عنوان نهادهای قانونی از سوی دولت سازماندهی می‌شدند ساکنان یک دره می‌توانستند از ورود دیگران به‌عنوان خیاط، دباغ، معلم و یا باقی صنایع جلوگیری کنند این قانون نشان می‌دهد که هر صنعت انحصار تجاری در محدوده خاص خودش دارد که به یک انجمن محدود بوده است و آنها حق قانونی داشتند تا از ورود هر تازه‌وارد و از سکونت او بینشان جلوگیری کند. اصناف نه‌تنها اجازه داشتند که از ورود خارجیان ممانعت کنند بلکه آنها می‌توانستند بازار را انحصاری کنند اعضای صنف برای ازدست‌دادن ابزارشان بیمه می‌شدند و اگر به طور اتفاقی شخصی ابزارش را از دست می‌داد انجمن برای او ابزار دیگری تهیه می‌کرد  (MENDELSON,1940:19) قوانین اصناف بنا بر صلاح دید ربی منطقه تغییر می‌کرد(248 MARK WISCHNITZER,1950:). این نکته حائز اهمیت است که بیشتر ربی‌هایی که در تألیف و گردآوری تلمود بابلی و اورشلیمی نقش داشتند خودشان هنرمند بودند(248 MARK WISCHNITZER,1950:). اساساً رهبری هر صنف را یک ربی به عهده داشت که به آن راو هم می‌گفتند و به شاگردان او تلمید گفته می‌شد(249 MARK WISCHNITZER,1950:). بر این اساس اصناف در جامعه عبرانی سابقه ای طولانی دارند. آنها سازمانهای مدون و قانونمندی بودند که از منافع اعضایشان حمایت می کردند و افراد با عضویت در آنها می توانستند از مزایای خاصی بهره مند شوند.

اهمیت کار و پیشه

داشتن کار و پیشه یکی از فرامین تورات است(Exodus20:9). علاوه بر این، یکی از اهداف آفرینش انسان در دین یهود این است که عضو مفیدی از جامعه بشری باشد. او واحدی از پیکره بشریت است و این حقیقت وظایف بسیاری را برای او در قبال روابط با دیگران ایجاد می‌کند. در دین یهود انسان موظف است که کار کند، نه‌تنها برای کسب معیشت، بلکه برای آنکه سهم خود را در حفظ نظام جامعه و بهبود آن ادا کند. هرچند مطالعه تورات به‌عنوان عالی‌ترین مشغله‌ها ستوده شده است با وجود این دانشمندان یهود به حد کافی از این حقیقت آگاهی دارند که اگر فرد تمام‌وقت خود را صرف تحصیل علم و آموختن تورات کند بقای جامعه بشریت امکان‌پذیر نخواهد بود. ازاین‌رو چنین اندرزی داده‌اند که تحصیل تورات زمانی خوب و باارزش است که باادب و تربیت و کسب‌وکار همراه باشد. زیرا زحمتی که انسان در راه آن متحمل می‌شود باعث می‌گردد که ارتکاب به گناه را فراموش کند. اگر تحصیل تورات باادب و تربیت کسب‌وکار توأم نباشد سرانجام به جایی نمی‌رسد و باطل می‌گردد و باعث آن می‌شود که شخص مرتکب به گناه شود. در این زمینه حد متوسطی که برای مردم عادی توصیه شده ازاین‌قرار است: " اگر انسان دو بند از قوانین دینی را در صبح و دو بند دیگر را در شام فراگیرد، و سراسر روز به کار و پیشه خود مشغول باشد گویی تمام فرامین تورات را به نحو کامل انجام داده است". در گفتار زیر اعتراض دانشمندان یهود را نسبت به زندگی زاهدان گوشه‌نشین که از کارهای دنیا کناره‌گیری کرده و عمر خود را صرف تفکرات روحانی می‌کنند ملاحظه می‌کنیم ":آن کس که از دسترنج خود تحصیل معاش می‌کند (و درعین‌حال خداترس هم هست) بزرگ‌تر و ارجمندتر از شخصی است که از خدا می‌ترسد ولی کار نمی‌کند.".

مقام شامخ و شأن عالی کار و زحمت، در سراسر ادبیات تلمود ستوده شده است. جمله " عالی است مقام کار که به کارگران عزت و افتخار می‌بخشد"، اصلی اساسی در این زمینه است، باید هم به این‌گونه باشد، زیرا کار بخش مهمی از طرح و برنامه الهی برای سعادت انسان است. در باره این شعار دانشمندان یهود که " کار را دوست بدار" چنین موعظه‌ای داریم: "حتی آدم ابوالبشر غذایی را نچشید تا آنکه اول کارکرد، چنان که گفته شده است: خداوند آدم را بگرفت و او را در باغ عدن گذاشت تا کار بکند و آنرا محافظت نماید". پس از آن خداوند به وی فرمود: " از میوه همه درختان باغ تو بی ممانعت بخور". حتی ذات قدوس متبارک نیز شخینا[18] خود را بر اسرائیل فرو نیاورد تا آنکه ایشان کارکردند. چنان که گفته می‌شده است: " برای من مسکن مقدسی بسازند تا در میان ایشان ساکن گردم". انسان، به‌وسیله کار و کوشش خود را سرور جهان جانوران می‌سازد. کار و زحمت شالوده اصلی هستی انسان است. ربی شیمون بن الزار[19] می‌گوید: آیا تاکنون یک جانور یا پرنده‌ای دیده‌اید که پیشه‌ای داشته باشد اما او بدون درد و رنج زندگی‌اش را به دست می‌آورد. اما همه اینها برای خدمت به من خلق شده‌اند و من یک انسان هستم و خلق شده‌ام تا به کسی که مرا آفریده خدمت کنم. آیا من باید زندگی‌ام را بدون دردسر بگذرانم (بدون دردسر امرارمعاش کنم؟) اما من انسان هستم کارهای بدی انجام داده‌ام برای همین مردم باید کار کنند تا امرارمعاش کنند. این آیه را: " پس حیات را برگزین " بدین‌گونه تعبیر کرده‌اند" که برای خود پیشه و هنری را انتخاب کن". این عبارت نیز " برکت تنها بر کار دستان انسان فرود می‌آید" حاکی از این حقیقت است که کار و کوشش راه نیل به سعادت و خوشبختی است. دانشمندان یهود در عین این که کار و زحمت و هنر و صنعت را می‌ستودند، خود نیز به کار می‌کردند، برای مثال ربی یوسد بن حلنتا[20] دباغی و چرم‌سازی می‌کرد و ربی یوحانا[21] کفش‌دوز بود و ربی یهودا هفتحتوم[22] نانوایی می‌کرد. 

در سنت یهود کسی که هنر و صنعتی دارد به شخصی تشبیه شده است که بر گردش دیواری کشیده است و دام و دد نمی‌تواند به درون آن آیند و عابران قادر نیستند از انگوران آن بخورند و یا به درون آن نظر افکنند. لکن کسی که هنر و صنعتی ندارد همانند تاکستانی است که دیوارش فروریخته و دائم دام و دد می‌توانند داخل آن شوند و عابران انگورهای آن را خواهند خورد و درون آن نگاه خواهند انداخت(Kohen.2012:210-214). همچنین در KIDDUSHIN آمده است که بر پدر است که به فرزند خود پیشه‌ای بیاموزد و اگر این کار را نکند به او دزدی آموخته است. زیرا پسر هیچ شغلی برای ادامه زندگی خود ندارد به‌احتمال زیاد برای معیشت خود دست به سرقت می‌زند (KIDDUSHIN29A:10)برایتا[23] در ادامه اظهار می‌دارد که اینکه به پدر دستور داده شده به فرزندش تجارت بیاموزد از کجا آمده است؟ هیزکیا گفت: همان‌طور که این آیه می‌گوید: با همسری که دوستش داری زندگی کن (ECCLESIASTES:9:9). اگر این آیه به‌درستی تفسیر شود و به همسر واقعی دلالت کند، می‌توان نتیجه گرفت که همان‌طور که یک پدر موظف است برای پسرش همسری انتخاب کند، موظف است به او تجارتی نیز بیاموزد. در آیه کلمه " زندگی " آمده است اگر به طور تمثیلی تفسیر شود به معنی " تورات" است. یعنی همان‌طور که موظف است تورات را به فرزندش بیاموزد موظف است به او تجارت را نیز بیاموزد (KIDDISHIN 30B:11-14).

در متون تلمودی همواره دیدگاه‌های متعددی درباره یک موضوع وجود دارد. در مورد مسئله کار و پیشه نیز نظریاتی از ربی‌های یهودی وجود دارد که تنها به خواندن تورات توصیه می‌کنند و خواندن تورات را نوعی کار محسوب می‌کنند. زیرا بر این باورند که داشتن مشاغل دنیایی باعث غفلت از تورات می‌شود (BERAKHOT 35b:7). مثلاً ربی نهاری[24] می‌گوید: من همه تجارت‌های دنیا را کنار می‌گذارم و فقط به فرزندم تورات می‌آموزم ... زیرا تمام تجارت‌های دنیا فقط در روزگار جوانی، وقتی که از نیروی کافی برای کار برخوردار است وجود دارد اما در روزگار پیری او گرسنه باقی می‌ماند. اما تورات این‌گونه نیست، در روزگار جوانی به فرد خدمت می‌کند و در روزگار پیری آینده و امیدی برای او فراهم می‌کند .(Kiddushin82a:9) , (Berakhot35b:7)اما با وجود نظر این اندیشمندان، همان‌طور که اشاره شد، تأکید بیشتر بر کار و خواندن تورات است.

اخلاق کار و پیشه

انتخاب کار و پیشه

در آموزه‌های یهودی انتخاب شغل باید بر مبنای توانایی‌های روحی و جسمانی فرد باشد. برخی از شغل‌ها آسان است و فشار کمی نیاز دارد مانند مغازه‌داری، و یا کار سبک با دست‌ها مانند خیاطی، کتابت و مشاغل پیمانکاری، استخدام سهام‌داران و یا کارگران و سرپرستان. برخی مشاغل نیازمند کار بدنی سخت است مانند دباغی‌کردن، استخراج آهن یا مس، ذوب فلزات، حمل‌ونقل سنگین، مسافرت مدام به مکان‌های دور و یا کار شخم‌زدن زمین و ... کسی که از نظر جسمی ضعیف است اما از نظر فکری نیرومند است نباید به دنبال پیشه‌هایی باشد که بدن را خسته می‌کنند. بلکه باید به‌سوی شغل‌هایی که به بدن فشار نمی‌آورند برود که او را قادر به مقاومت می‌کند. کسی که به لحاظ بدنی قوی و به لحاظ عقلی ضعیف است مناسب پیشه‌هایی است که نیازمند فعالیت‌های جسمی مطابق با تحمل و توان اوست. هرکسی که در انجام کار اولویت‌هایی دارد بر دیگر کارها، خدا از قبل علاقه به آن کار را در او قرار داده است. همان‌طور که شکار موش را در نهاد گربه قرار داده است. به همین ترتیب در بین انسان‌ها ویژگی‌های شخصیتی و ساختارهای بدن مناسب برای مشاغل و فعالیت‌های خاص را خواهید یافت. کسی که ذات و شخصیت خود را مجذوب یک شغل می‌یابد و بدن او برای آن کار مناسب است، او خواهد توانست خواسته‌های آن را انجام دهد (Ibn Paquda 3:56-61) .

در تلمود توصیه‌های مکرری در مورد انتخاب شغل آسان و تمیز [25] وجود دارد، برای مثال، ربی بارکاپارا [26]گفت : یک مرد همیشه باید به فرزندش یک تجارت آسان و تمییز بیاموزد، گمارا پرسید: آن چیست؟ ربا هیسدو[27] گفت: بخیه‌دوزی و یا گمارا پرسید چه شغلی ساده و تمیز است؟ ربا هیسدو و گفت: برش سنگ‌های قیمت (BERAKHOT 63A:14). در جایی دیگر سوزن‌دوزی برای گل‌دوزی یک شغل آسان و تمیز معرفی شده است (KIDDUSHIN 82A:13, 82B:1). این تأکید از آن‌جهت است که به آنها فرصت مطالعه تورات و تفکر در آن را بدهد، زیرا گفته شده است: کسی که به خدا ایمان دارد، در میان شغل‌ها، شغلی را انتخاب می‌کند که بتواند تعهدات تورات را انجام دهد و در اصول ایمانی‌اش بهتر کار کند. چرا که انتخاب شغل درآمد او را کم یا زیاد نمی‌کند  (Ibn Paquda,Introduction 45).

همواره در هنگام کار به یاد خدا بودن و صداقت در کار از اصول مهم در آموزه‌های دین یهود است. براین‌اساس تلمود یهودیان را به داشتن پیشه‌هایی توصیه و یا از داشتن پیشه‌هایی آنها را منع می‌کند. چنین آمده است که آبا گوریان اهل تزادیان[28] می‌گوید: نباید فرد به پسر خودکار الاغ‌رانی، شتررانی، گلدان‌سازی، ملوانی، چوپانی یا مغازه‌داری را آموزش دهد. دلیل همه اینها یکسان است. زیرا معاملات آنها، معاملات سارقین است. همه اینها دارای بی‌صداقتی است. احتمالاً منجر به سرقت می‌شود. ربی یهاد[29] به نقل از آبا گوریان می‌گوید: الاغ رانان شرور هستند زیرا آنها با فریب‌کاری دست‌وپنجه نرم می‌کنند و اکثر ساربانان که مکان‌های خطرناکی مانند بیابان‌ها را طی می‌کنند، دارای ویژگی‌های مناسبی هستند. زیرا آنها دعا می‌کنند تا خدا از آنها محافظت کنند. بیشتر ملوانان متقی هستند. زیرا خطر بزرگ دریاها ترس از بهشت را به آنها القا می‌کنند(KIDDUSHIN82A:8).

گمارا می‌آموزد: کارهایی که با زنان در ارتباط است بد است و بهتر است از آن دوری کرد. این دسته شامل زرگران، تعمیرکنندگان آسیاب‌های دستی‌ زنان، بافندگان، آرایشگران، لباس‌شویان، حمام داران، دباغان است. پادشاه و کاهن نیز نباید چنین شغل‌هایی داشته باشند. دلیل آن عدم صلاحیت این افراد نیست. بلکه این است که این پیشه‌ها، پیشه‌های پستی هستند و به آنها احترامی گذارده نمی‌شود (KIDDUSHIN82A:11). روزی الیاس مردی را دید که با زنان کار می‌کند. او از کارش به الیاس شکایت کرد. الیاس به او سبدی پر از دینار داد تا دیگر با زنان تجارت نکند و به گناه نیفتد (KIDDUSHIN 40A:3).

دو پیشه‌ای که بسیار در متون تلمودی مورد تاکید قرار گرفته است، عطرفروشی و دباغی است. در باره این دو پیشه مکرراً گفته شده است: جهان بدون عطرفروش، دباغ که بوها را پنهان می‌کند، نمی‌تواند دوام بیاورد. گرچه هر دو شغل لازم است، خوشبخت کسی است که عطرفروش است (PESACHIM65A:3). همچنین شغل پشم‌زنی در تلمود به‌عنوان یک شغل فرومایه تلقی شده است (YEVAMOT 118B:17). همان‌طور که گفته شد در تلمود نظریات متفاوتی درباره یک موضوع وجود دارد. از سویی برخی از کارهای پست شمرده می‌شود و توصیه به ترک آن شده است مثلاً گفته شده وای بر کسی که شغل پایین مرتبه والدین خود را ادامه دهد (Kiddushin82b:2) و از سوی دیگر در داستان‌های تلمودی دیده می‌شود که ربی‌ها هر کاری را انجام می‌دادند و کار را مایه افتخار می‌دانستند (NEDARIM46b:11).

پشتکار و خلاقیت در کار

گمارا می‌گوید چهار چیز نیاز به تلاش بسیار دارند تا بهبود یابند : تورات، کار نیک، نماز و شغل و پیشه. اگر پرسیده ‌شود: از کجا آمد که شغل نیاز به تلاش مضاعف دارد؟ گفته شده است که فقط قوی باشید و ما به‌خاطر ملت‌ها و شهرهای خدا قوی خواهیم بود و همه کارهای یک شخص نیاز به تقویت دارد (BERAKHOT 32B:11-14). فرد باید تا زمانی که به استادکاری برسد در کار و پیشه خود مطالعه و تحقیق کند (Shemirat Halashon, book1,The ate of discerning 2:2).

درAkeidat Yitzchak که یک اثر فلسفی مربوط به قرن 15 است، داستانی وجود دارد که مشابه داستان رومیان و چینیان در مثنوی است: یک پادشاه به دو هنرمند دستور داد تا دیوارهای اتاق او را تزیین کنند. او زمان محدودی را برای پایان کار معین کرد. یکی از هنرمندان در مدت‌زمان معلوم نقاشی دیواری زیبایی را به تصویر کشید و کارش را تمام کرد. هنرمند دوم بیشتر وقت خود را گذراند بدون این که حتی شروع به انجام کار کند. او که فهمید دیگر وقتی ندارد و زمانش را ازدست‌داده است، تصمیم گرفت که دیوارهایی که مأمور نقاشی کردن آن بود را چنان صیقل دهد که نقاشی‌های رقیبش در آن منعکس شود. او پرده‌ای را میان خود و رقیبش کشید. زمانی که پادشاه آمد و کار هنرمند اول را دید، تحت‌تأثیر قرار گرفت و آن را ستایش کرد. زمانی که پادشاه کار هنرمند دوم را بررسی کرد هنوز پرده میان اتاق آویخته بود، پس آن را نپسندید و ناراحت شد. ناگهان هنرمند دوم پرده را کنار زد، همه تصاویری که هنرمند اول روی دیوار مقابل کشیده بود بر روی دیوار منعکس شد. پادشاه تحت‌تأثیر کار هنرمند دوم قرار گرفت و به او پاداش بیشتری داد. نتیجه‌ای که از این داستان گرفته شده این است که گرچه کار هنرمند اول اصالت بیشتری داشت ولی جایزه هنرمند دوم به‌خاطر خلاقیت و پشتکار او بود(IsaacbenMosesArama 1oo:1:9).

شایستگی

یکی دیگر از آموزه های تلمود توصیه به ادامه پیشه خانوادگی است. در کتاب ARAKHIN آمده است که ربی یاحانان می‌گوید: از کجا آمده است که فرد نباید پیشه‌اش را از پیشة پدرانش جدا کند؟ همان‌طور که گفته شده است: سلیمان حورام  را از صور  آورد. او فرزند بیوه‌ای از قبیلة نفتالی بود و پدرش مردی از اهالی  صور که یک کارگر فلز برنج بود. مادرش نیز از خانواده دان بود. اهولیاب که با بصلئیل در ساخت خیمه شرکت داشت نیز از خانواده دان بود. یک صنعتگر بامهارت و یک بافنده در رنگ‌های متعدد در آبی، بنفش و قرمز. این می‌آموزد که هیرام صنعت برنج را در ادامه صنعت خانوادة پدری و مادری‌اش آموخته است (ARAKHIN16B: 19-20). این آموزه بسیار مهمی است و به حفظ صنعت سالم کمک می‌کند. اصناف یهودی همراه به این توجه می‌کردند که حرفه خود را فقط به فرزندان خود بیاموزند و هدف آنها از این کار حمایت از صنعت سالم بود (MARKWISCHNITZER,1950:249). در کتاب یوما[30] از صنعتگرانی نام‌برده شده که حرفه خود را به کسی نمی‌آموختند: " صنعتگران خانه گارمو[31] نمی‌خواستند راز تهیه نان را به کسی بیاموزند و می‌خواستند راز آن را در خانواده خود حفظ کنند. صنعتگران خانواده آویناس [32]نمی‌خواستند راز ساخت بخوردان را آموزش دهند. همچنین هارگس بن لوی[33] فصلی را در موسیقی می‌دانست و نمی‌خواست به دیگران آموزش دهد. در برایتا آمده است که صنعتگران خانه گمارا در تهیه نان استاد بودند. اما آنها نمی‌خواستند راز آماده‌کردن آن را به کسی بیاموزند. دانشمندان آنها را برکنار کردند و از اسکندریه مصر نانوایانی را آوردند. آنها می‌دانستند که چطور نان را مانند خانواده گارمو بپزند اما نمی‌دانستند که چطور نان را باید از تنور مانند آنها بیرون بیاورند. نان‌ها به طرز پیچیده‌ای پخته می‌شد و پختن و گذاشتن و بیرون آوردن آنها از تنور بدون شکستن آنها ممکن نبود. تفاوت این بود که اسکندرانیان آتش را بیرون تنور روشن می‌کردند و بیرون تنور می‌پختند درحالی‌که اعضای خانواده گمارا داخل تنور روشن می‌کردند و داخل آن می‌پختند. نان اسکندرانیان ظرف یک هفته کپک می‌زد و نان خانواده گارمو کپک نمی‌زد. خانواده گارمو نمی‌خواست این حرفه را به دیگران بیاموزد زیرا نگران بود فرد ناشایستی مهارت پخت نان را فراگیرد و با آن مهارت به بت‌پرستی مشغول شود. صنعتگران خانه آویناس  و هاگرس بن لوی هم به همین دلیل راز ساخت بخور‌دان و راز نواختن موسیقی را به کسی آموزش نمی‌دادند (Yoma38a : 5-10 , 38b:2).

توکل بر خدا

در متون مختلف عبرانی به توکل بر خدا بسیار توجه و تاکید شده است. در تثنیه18: 13 آمده است :" به ادونیای خدای خود توکل کن" و در مزامیر 91: 2 می خوانیم:" خدای من به تو توکل می کنم". در تلمود هم تأکید شده که فرد برای کسب روزی باید به خدا توکل کند.(Sotah48b:19) بحیا بن یوسف ابن پاقودا اندلسی عارف و فیلسوف یهودی که در قرن 12 در اسپانیا می‌زیست در کتاب وظایف قلب‌ها می‌گوید: در هفت چیز باید بر خدا توکل کرد که یکی از آنها امور مربوط به کسب و اسباب رزق استIbn) Paquda,2019:130). صاحبان صناعت و تجارت باید در به‌دست‌آوردن روزی بر خدا توکل کنند که روزی‌شان در دست و حاکمیت اوست، و او نگهدارنده انسان است و فقط اوست که انسان را می می‌راند و به‌وسیله هرآنچه که بخواهد و نمی‌پندارد، به او سود و زیان می‌رساند. پس اگر روزی‌اش به‌واسطه یکی از اسبابی که به دنبال آن بود رسید، نباید به آن انس گیرد چرا که با آن شاد می‌شود و توکلش به خدا کم می‌شود. همچنین ازآنجایی‌که ما آگاهی نداریم که کدام یک از کارها و صنعت‌ها ما را بیشتر رشد می‌دهد، و در طلب رزق و سلامتی و خیر کدام یک برای ما بهتر است، پس بهتر است که در انتخاب و انجام آن به خدا توکل کنیم(Ibid,138). پس شکل درست توکل بر خدا در این مورد این‌گونه است که انسان آنچه را که خداوند برایش آماده ساخته باهدف و برای قوت و بهره‌بردن به‌اندازه لازم از دنیا اقدام کند. اگر خداوند برایش بیش از آن در نظر گرفته بود، بدون سختی و رنج به او خواهد رسید. پس هنگامی که در آن امر به خدا توکل کند، قلبش به آرامش می‌رسد و جانش آرام می‌گیرد و ذهنش آسوده می‌شود، زیرا روزی‌اش به دیگری نمی‌رسد و زمانش برای او دیروزود نمی‌شود (Ibid,133).

صداقت در کار و پیشه

تلمود پر است از توصیه‌های اخلاقی برای دادوستد و صاحبان صنایع و پیشه‌ها. مهم‌ترین اصلی که حکمای تلمودی به آن تکیه دارند اصل صداقت در کار است.  در تورات نوشته شده است که آیا تجارتی را راه می‌اندازید که شما را وادار به سوگند دروغ کند(SHABBAT89A:1). راو می‌گوید: "بعد از خروج از این جهان وقتی که فرد برای قضاوت به جهان دیگر رفت، از او پرسیده می‌شود: آیا در تجارت صادق بود؟".  از مصادیق صداقت نداشتن غش در معامله است: کسی که آب را با شراب آمیخته نباید آن را در فروشگاه بفروشد مگر این که خریدار را از این مسئله آگاه کند. آن را نباید به بازرگان بفروشد حتی اگر فروشنده او را از این آمیختن آگاه کرده باشد. آمیختن آب با شراب فقط به قصد فریب دادن دیگران است به این دلیل محتمل نیست که فروشنده خریدار را مطلع کند. در جایی که مردم عادت دارند آب را با شراب مخلوط کنند تا رقیق شود، فرد ممکن است آب را با شراب بیامیزد(BAVA METZIA 60A: 3) . هرگز نباید کالای جدید را با کالای قدیمی آمیخت، حتی اگر کالای جدید ارزانتر باشد یا ارزشمندتر از کالای قدیمی باشد، زیرا مردم می خواهند آن را برای مدت طولانی ذخیره کنند . (BAVA METZIA 60A:5) فروشنده باید در مورد کالای خود حقیقت را بگوید و نباید عیوب آنرا پنهان کند(.(messilat yesharim11:24

یکی از مهم‌ترین توصیه‌ها دقت در اوزان و اندازه است. در کتاب لاویان  بند 19 آیات 35 آمده است:" دادگری را در داوری زیرپا منهید ، خواه در مساحی باشد یا در توزین یا پیمانه کردن". بزرگان یهود گفته‌اند که حتی در کوچک‌ترین اندازه‌ها هم نباید از عدالت منحرف شد، تورات حتی در مورد کوچک‌ترین اندازه‌ها هم حساس هست(MITZVAH258:1) و شرح این آیه چنین آمده است: کسی که در اندازه‌گیری‌ها منحرف شود یا فساد کند مانند یک قاضی فاسد است و مورد لعن و نفرین است(MITZVAH258:2). این فرمانی است که بر هر مرد و زنی واجب است و هیچ‌کس حتی نسبت به‌غیر یهودی نباید از این فرمان تخطی کند. کسی که در اندازه‌ها فساد کند باید هزینه آن را به خریدار بازگرداند .(MITZVAH258:7)

در سنت یهود قوانین دقیقی برای اوزان وجود دارد که رعایت آن مانع از خسران فروشنده و خریدار می‌شود. از جمله آنها این است که نباید وزنه‌ها از قلع و سرب یا هر فلز دیگری باشد زیرا آنها زنگ می‌زند و از وزن آنها کم می‌شود بلکه باید از سنگ و شیشه و چیزهای مشابه آن باشد(MITZVAH259:3). وزنه نباید از مواد سبک باشد زیرا باعث خسران فروشنده می‌شود BAVABATRA89B:5).) وزنه‌ای کامل و درست است که باعث ثروت می‌شود(BAVABATRA89A:8). همچنین وزنه‌ها نباید طوری باشد که یک طرف پهن و یک طرف باریک باشد برای این که در چنین موردی دو طرف برابر نیست(BAVABATRA89B:6). اوزان ناکارآمد را نباید در خانه نگه داری کرد (وزنه های بسیار کوچک یا بسیار بزرگ)، حتی اگر از آن در معامله استفاده نشود( mitzvah602:1). برای جلوگیری از کم‌فروشی وزنه‌ها از سوی دولت ممهور می‌شدند تا مشخص شود که آن وزنه درست است (BAVABATRA89B:10) محتسبانی هم از سوی دادگاه مشخص می‌شدند که در بازارها بر درستی وزنه‌ها، اندازه‌ها و قیمت‌ها نظارت کنند (BAVABATRA89A:9) یک مغازه‌دار که دائماً کالای به مقدار کمی می‌فروشد هفته‌ای دو بار وسایل اندازه‌گیری خود را باید تمییز کند و ترازوی خود را هفته‌ای یک‌بار. او بعد از هر اندازه‌گیری بشقاب‌های ترازو را باید تمییز کند تا مطمئن شود که چیزی به آن نچسبیده است تا از این طریق وزن آن افزایش یابد. این حکم در مورد کالاهای مرطوب صادق است (BAVABATRA88A:13).

نیت خالص (KAVANAH)

آنچه در انجام فرامین تورات بسیار اهمیت دارد، داشتن نیت خالص است در آموزه‌های تورات گفته شده است که " خدا به قلب‌ها توجه دارد".

یک فرد ممکن است دستورات بسیاری را بدون نیت خالص انجام بدهد، در این صورت او نفعی از انجام آنها نبرده است. از سوی دیگر فرد ممکن است تنها یک دستور را با نیت خالص انجام داده باشد، در این صورت او به کمال بیشتری از فرد اول دست می‌یابد (SEFER HALKKARIM,MAAMAR3 27) از عملی که همراه با نیت خالص نیست، نباید انتظار پاداش داشت (SEFER KUZARI 5:27) اگر هنگام انجام احکام به این نکته توجه کنیم که آن دستور خداوند است، این نیت باعث تعالی روحانی فرد می‌شود. فرد کارش را فقط برای حفظ جامعه انجام نمی‌دهد بلکه به‌خاطر عشق به خدا و انجام دستورات اوست در این صورت فرد به هدف بالاتر که خدمت به خداست می‌رسد (SEFER HALKKARIM ,MAAMAR 3 28). مفهوم KAVVANA یعنی فرد همه کارهایش را برای خشنودی خدا انجام دهد و نه برای لذت خودش و یا هر هدف دیگری (SEFER HALKKARIM ,MAAMAR 3 5).

شبات

مفهوم شبات بخشی بنیادین از یهودیت است و همه اهمیت آن از ماجرای خلقت در سفر پیدایش گرفته شده تا حکم صریحی مبنی بر خودداری از کار در روز هفتم در ده فرمان، مورد تاکید قرار گیرد.

حکم صریح " روز شبات نباید کارکنی" چند بار در تورات تکرار شده است و انبیاء بارها بدان تصریح کرده‌اند(Steinsaltz,2013:86). شبات یاد آور عهد خدا با بنی‌اسرائیل است. زیرا در این روز خداوند کار آفرینش جهان (از نیستی به هستی آوردن) را پایان داد. روز شنبه نه فقط برای فرد یهودی، بلکه برای خدمتکاران و حیواناتی که برای او به کار گماشته می‏شوند نیز روز آرامش و استراحت است. از اینجاست که شنبه دارای جنبه‏های مختلف مذهبی، ملی، تاریخی و اجتماعی می‏باشد. میتصوا (فریضه) است که شبات را با خودداری از هر کار ممنوعی و نیز به‌وسیله مطالعه علم و دانش، خوردن و نوشیدن، شادی و تفریح و پوشیدن لباس‏های زیبا برگزار می‏کنند و به همین علت است که عزاداری در روز شنبه قطع می‏شود. در مورد فلسفه «شبات» نقطه نظرهای بسیاری از طرف مفسرین یهودی و شخصیت‏های علمی عنوان شده است. یکی از این عقاید آن است که هر یهودی باید از اعمال و صفات مطلق الهی پیروی نماید و «شبات» یکی از این موارد است. چرا که خداوند در مرحله هفتم از آفرینش، خلقت جهان را به پایان رساند، از این رو یهودیان هم روز هفتم را تقدیس کرده و در آن آرامش جمعی و روحی می‏یابند. اهمیت این قوانین به اندازه‏ای است که هنگامی که نور جلال الهی برای اعطای ده فرمان اولیه تورات بر کوه سینای متجلی شد، پس از اعلام اصول یکتاپرستی، پرستش نکردن بت‏ها و سوگند نخوردن نابجا و بی‏مورد به نام خدا، در فرمان چهارم قانون «شبات» را به طور مفصل دستور فرمود (Ibid.171). رعایت اخلاق کار و پیشه علاوه بر این که از دستورات دین یهود است، ضامن بقای صنف و باعث تعالی و کمال اخلاقی و معنوی  اعضای صنف و در نهایت جامعه می شود.

نتیجه

نتایج نشان می­دهد، تورات و تفاسیر آن مفهوم سنت را در دین یهود می­سازند. سنتی که موسی در مکاشفه کوه سینا و بعد از خروج از مصر دریافت کرد. از آن پس تورات و تعالیم آن محور زندگی یهودیان شد و به همه ابعاد زندگی آنها تشخص داد و مهمترین وظیفه یک یهودی در زندگی اش خواندن و عمل کردن به تورات شد. در این مکاشفه که شرح آن در سفر خروج آمده است سرآغاز پیشه­ها وحی الهی و حکمتی است که در دل بندگان برگزیده از میان مومنین الهام می­شود. این الهام با رویت از الگوها توسط حضرت موسی(ع) در میقات و الزام مومنین به تبعیت از آن تکمیل می­شود. در این سرآغاز هم صورت و هم ماده و هم چگونگی ساخت با تمام جزئیات به موسی وحی می­شود. همچنین خداوند در کتاب آفرینش صانع و خالق عالم است و در پایان کار خلقت آن را نیکو دانست. او انسان را در صورت خود آفرید لذا انسان تجلی کننده تمام صفات الهی است و توانایی ساختن و صناعت در انسان در ادامه قدرت آفرینندگی اوست.

داشتن کار و پیشه از فرامین کتاب مقدس است از این رو اهمیت به سزایی دارد. علاوه بر این هنر و پیشه مجلایی است برای حقایق درونی آن سنت و پیوندی است که فرد با اصول و حقایق دین یهود برقرار می­کند. فرد با داشتن کار و پیشه  هم به جامعه خود خدمت می کند و هم از خطا و گناه مصون می‌ماند. از این رو از توصیه های مهم در سنت یهود این است که پدر به پسرش پیشه‌ی مناسبی بیاموزد. تأکید تلمود بر داشتن پیشه آسان و تمییز است. همچنین در این کتاب بر داشتن برخی پیشه‌ها توصیه و تأکید شده و برخی پیشه‌ها مناسب توصیف نشده‌اند، مانند پیشه‌هایی که با زنان سروکار دارند و یا انسان را به گناه می‌اندازند. علاوه بر این، کار و پیشه در میان عبرانیان آدابی دارد که فرد صاحب پیشه باید آن را رعایت کند: او باید در کارش صداقت داشته باشد و آنقدر تکرار و تمرین کند تا به استادی برسد؛ این دو ویژگی در معنای کلمه umman که در زبان عبری به معنای فرد صاحب مهارت و پیشه است وجود دارد. همچنین یک یهودی باید در پیشه‌ای که شایستگی آن را دارد کار کند، شبات را رعایت کند، برای حفظ صنعت سالم پیشه خانوادگی را بیاموزد، به خدا توکل کند و کارش را برای رضای خدا و رفع نیاز جامعه انجام دهد، در کارش علم، مهارت و خلاقیت داشته باشد. همه این اصول که ریشه در کتاب مقدس و تفاسیر آن دارد، باعث می‌شود که کار و پیشه در دین یهود به صورت یک وظیفه دینی و روحانی تلقی شود که علاوه بر رفع نیاز جامعه، باعث تعالی فرد و اجتماع شود. همینطور متون عبرانی نشان می‌دهد که اصناف در جامعه عبرانی سابقه‌ای بسیار طولانی دارند و گروه‌هایی سازمان یافته و مدون بودند. آنها نشان‌ها و مکان‌های مخصوص به خود را در شهر داشتند. رئیس هر صنف یک ربی بوده که برای حمایت از اعضا قوانینی را وضع می‌کرده و اعضا ملزم به اجرای آن بودند.

 

[1] . قباله یا قبالا از نام های دیگر عرفان کابالا هستند.

[2] . Hershey H.Friedman(1950)

[3] . Mark Wischnitzer(1882-1955)

[4] .Isaac Mendelson(1898-1965)

 تفاسیر روایی تلمود.1

[6] .Enoch

[7] .Yaba

[8] .Yobel

[9] . sefer  به به زبان عبری به معنی کتاب

[10] . Bazleal

[11] . Aholiab

 

[12] . Tyre

[13] .Huram

[14] .valley

[15] .lydda

[16] .Sepphoris

[17] .Tiberias

[18] . Shekhinah حضور خداوند

[19] . Rabbi Shimon ben Elzar 

[20] . Rabbi Helenta

[21] . Rabbi Yohana

[22] .Rabbi Haft hatom

4Baraita . شرح و تفسیر کتاب میشنا می باشد.

[24] .Rabbi Nehorai

[25] .clean

[26] . Rabbi Bar Kappara

[27] .Rab Hisdu

[28] .Abba Guryan of Tzadyan

[29] . Rabbi Yehud

1 Yoma.نام یکی از ابواب تلمود

[31] . Garmu

[32] .Avinas

[33] .Hurges ben Levi

  • Old Testament Bibles, Books of the Law or Torah Based on the Jerusalem Bible, translator Piroz Sayar, Publishers Hermes and Ney2013.
  • Old Testament Bibles, History Books Based on the Jerusalem Bible, translator Piroz Sayar, Publishers Hermes and Ney,2014-2017.
  • Ibn Paquda Andalusia, Bahia ibn Yusuf, The Duties of Hearts, Research and Translation Arash Abae and Hossein Ali Jafari,Publisher Wisdom and mysticism,2019.
  • Epstein, Isidore, Judaism, a Historical Review, translation Behzad Saleki, Iranian Research Institute of Philosophy Publication,2013.
  • Oldmeadow, Kenneth, The Traditionalism: Religion in the Light of the Perennial Philosophy, translator Reza Korang Beheshti, Hekmat Publications,2009.
  • Steinsaltz, Adin, The Essential Talmud,Translator Bagher Darabi, University of Religions and Religions Publications,2013.
  • Cohen, Abraham, Everyman's Talmud: the major teaching of the rabbinic sages,Translator Amir Fereydon Gorgani,Myth Publications,2012.
  • Coomaraswamy, Ananda, Christian and Oriental Philosophy ofArt,Translator Amir Hossein Zekrgoo, Iranian Academy of the Arts,2013.
  • Guenon, René, The Control of Quantity and the Signs of the Apocalypse,Translator Ali Mohammad Kardan,University Publication Center,1982.
  • Nasr, Seyyed Hossein, Knowledge and the Holy Thing,Translator Farzad Hajimirzaee,published by Farzan Publisher,2019.
  • TANAKH , https://www.sefaria.org/texts/Tanakh.
  • Ferretter, Luke,″ The Power And The Glory: The Aesthetics Of The Hebrew Bible″, Literature and theology,Vol 18, No.2,June 2004,pp123-138.
  • Jastrow,Marcus , Levias, Caspar, ″Artisans″ in Jewiash Encyclopedia.com .vol2.
  • I.″Guilds in ancient Palestine″, Bulletin of the American Schools of Oriental Research, No. 80 (Dec., 1940), pp. 17-21
  • Schaya,leo, Universal aspect of kabbalah and Judaism,world wisdom,2014.
  • Wischnitzer,Mark,″Notes to a history of the jewish guilds″,Hebrew Union College Annual, vol.23, no.2, Hebrew Union College Seventy- fifth Anniversary Publication 1875-1950,pp 245-263.
  • IsaacbenMosesArama, Akeidat Yitzchak,https://www.sefaria.org/Akeidat_Yitzchak%2C_Index?lang=bi,
  • ARAKHIN IN BABYLONIAN TALMUD, https://www.sefaria.org/Arakhin
  • Bachya ibn Pekuda ,Duties of hearts, https://www.sefaria.org/Duties_of_the_Heart%2C_Introduction_of_the_Author?lang=bi
  • BAVABATRA IN BABYLONIAN TALMUD, https://www.sefaria.org/Bava_Batra
  • BAVAMETZIA IN BABYLONIAN TALMUD, https://www.sefaria.org/Bava_Metzia
  • BERAKHOT IN BABYLONIAN TALMUD, https://www.sefaria.org/Berakhot.2a?lang=bi
  • ECCLESIASTES, https://www.sefaria.org/Ecclesiastes
  • KIDDUSHIN IN BABYLONIAN TALMUD, https://www.sefaria.org/Kiddushin
  • Hebrew Conjugation tables: https://www.pealim.com/search/?q=%D7%90%D7%9E%D7%9F
  • Maimonides, guide for perplex,
  • https://www.sefaria.org/Guide_for_the_Perplexed%2C_Translator's_Introductions%2C_Introduction_of_M_Friedlander?lang=bi
  • MESSILAT YESHARIM, https://www.sefaria.org/Mesilat_Yesharim
  • MIDRASH TANCHUMA, VAYAKHEL, https://www.sefaria.org/Midrash_Tanchuma%2C_Vayakhel.1?lang=bi
  • NEDARIM IN BABYLONIAN TALMUD, https://www.sefaria.org/Nedarim
  • PESACHIM IN BABYLONIAN TALMUD, https://www.sefaria.org/Pesachim
  • RAMBAN, https://www.sefaria.org/Ramban_on_Genesis
  • SEFER HALKKARIM ,MAAMAR, https://www.sefaria.org/Sefer_HaIkkarim%2C_Maamar_4?lang=bi
  • Shemirat Halashon, book1,The ate of discerning, https://www.sefaria.org/Shemirat_HaLashon%2C_Book_I%2C_The_Gate_of_Discerning.1?lang=bi
  • SHABBAT IN BABYLONIAN TALMUD, https://www.sefaria.org/Shabbat
  • Sotah, IN BABYLONIAN TALMUD https://www.sefaria.org/Sotah.48b.19?ven=William_Davidson_Edition_-_English&vhe=William_Davidson_Edition_-_Vocalized_Aramaic&lang=bi
  • SUKKAH IN BABYLONIAN TALMUD, https://www.sefaria.org/Sukkah
  • YEVAMOT IN BABYLONIAN TALMUD, https://www.sefaria.org/Yevamot
  • YOMA IN BABYLONIAN TALMUD, https://www.sefaria.org/Yoma

http://www.iranjewish.com/essay/Essay_32_krista.htm