نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دورهی دکتری، گروه فلسفه هنر، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل، اردبیل، ایران.
2 دانشیار گروه ادیان و فلسفه دانشگاه محقق اردبیلی
3 دانشیار، گروه ادیان و فلسفه، دانشگاه محقق اردبیلی
چکیده
واژه اتوس (ethos) که نخست درآثار هنرمندان قرنهای هشتم تا پنجم پ.م در معنای جایگاه عادت، سرشت، شخصیت و شخصیتی فریبکار به کار رفته است، در آرای فلاسفه آن زمان و بیش از همه در آثار هراکلیتوس نیز دیده میشود اما معنای اتوس نزد هراکلیتوس، همواره محل اختلاف محققان بوده است و این اختلاف، بیش از همه در قطعه 119ب دیده میشود. با تحلیل دو اصطلاح کلیدی این قطعه، «دایمون» و «اتوس» مییابیم، «دایمون» در معنای «والاترین مرتبه هستی انسانی» و اتوس در معنای «سرشت الهی» است؛ سرشتی که کانون ربط و پیوند میان دایمون، حکمت و لوگوس است. از منظر هراکلیتوس، علیرغم تفاوت فاحش مرتبه اتوس و دایمون در تبعیت از حکمت که خود جزئی از نظام لوگوس است و فضیلت شمرده میشود، این امکان وجود دارد که انسان به مرحله دایمون در حد دنیوی عروج نماید؛ اما نیل به سرشت کامل الهی در دنیا منتفی است.
کلیدواژهها