نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی حکمت و فلسفه ایران
2 استاد بازنشسته موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
3 مدیر گروه فلسفه و کلام اسلامی- دانشگاه ایلام
چکیده
سیّد حسین نصر، بزرگترین فیلسوف سنّتگرای زندۀ جهان معاصر، اصل بنیادینی را مبنای حکمت جاودان قرار داده که عبارت است از تمایز مابعدالطّبیعی عقل شهودی و عقل استدلالی صرف. نصر، معرفت قدسی را ثمرۀ عقل شهودی الهی و سایر علوم و مکاتب فلسفی را نتیجۀ عقل استدلالی بشری میداند و با تبیین ماهیّت ذاتی معرفت قدسی، به تمایز آن از فلسفه میپردازد. از منظر وی، عقل استدلالی، پژواک و انعکاس عقل شهودی بر مرتبۀ ذهن بشری است و استدلال منطقی، صرفاً بیان صوری سوبژکتیو از تجربۀ ابژکتیو حقیقت مابعدالطّبیعی است که مقدّم بر عقل استدلالی صرف و خودِ سوژهای است که عمل استدلال را انجام میدهد. نتیجۀ استدلال نصر این است که معرفت قدسی، معرفتی «اشراقی» و إعطایی است، که برخلاف فلسفه، که از طریق کسب به دست میآید، از مبدأ کلّ بر قلوب، جایگاه قوّۀ عاقله، إفاضه میشود. به بیان عرفانی، این معرفت، از سنخ «احوال» است نه «مقامات»؛ و به همین دلیل، جزو «مواهب» به شمار میرود، نه «مکاسب». در این مقاله با رجوع به اصل آثار نصر و سایر سنّت-گرایان، که به روش تحلیلی- توصیفی انجام شده است، مبانی مابعدالطّبیعی معرفت قدسی را، که همان مابعدالطّبیعه سنّتی «شرق» و متافیزیک حقیقی در غرب است، تبیین کرده و رابطۀ این سنخ از معرفت را با فلسفه و الهیّات بررسی کردهایم.
کلیدواژهها
موضوعات