استادیار گروه معارف اسلامی و علوم انسانی دانشگاه امیر کبیر
10.22034/iw.2024.419050.1728
چکیده
چارچوب فکری دکارتی که در فلسفه و عصر جدید غالب است، انسانی را نه به مثابه نفس، بلکه به مثابه جوهر اندیشنده به تصویر می کشد. در این تفکر، حقیقت انسان در تقابل با بدنش، ذهنی است که شئونات و ویژگیهای مختلف نفس ارسطویی مانند انفعالات، اراده و تجربه و تاملات نظری و عملیاش، همگی در ذیل ذهن و در زمین آن، تعریف و تحلیل میشوند. اما ایده ارسطو در تعریف نفس یعنی لوگوسِ ناظر(متعلق) به جسم، در فلسفه اسلامی پذیرفته شد و در جریانهای مختلف آن، استمرار یافت. پژوهش جاری با التفات به تفاوت ذهن در اندیشه انسانشناسی فلسفی غرب معاصر با نفس در اندیشه فیلسوفان مسلمان، در صدد است تا با تحلیل منطقی و بررسی دیدگاههای صدرالمتالهین –به مثابه فیلسوفی که به تعریف ارسطویی از نفس پایبند بوده و تقریری وجودی از آن ارائه میدهد-، صورتبندی اولیهای از تمایز مفهومیِ ذهن و امرذهنی با نفس ارائه دهد.